دین اسلام را بر پایه تبعیض بنا گذاشتهاند، برای همین است که مسلمانان به دنبال تدوین حقوق بشر اسلامیاند تا بتوانند تبعیض و نابرابری اسلامی را در آن بگنجانند. زن و مرد، کافر و مسلمان، آزاد و بنده، مسلمان و غیرمسلمان در اسلام حقوق مساوی و برابر ندارند. میدانیم که احکام اسلامی را از قرآن و سنت پیامبر گرفتهاند. در احادیث شیعه سخنان امامان را نیز بر کتاب و سنت افزودهاند. حقوق اسلامی در کل بر اساس این منابع تنظیم شدهاند و به همین سبب از دید مسلمانان مؤمن مقدساند. فراموش نکنیم که بخش عمده چارچوب نظری اسلام را مجموع قوانین و تکالیف آن تشکیل میدهند.
اخلاق مدرن که فیلسوفان زیر عنوان اخلاق کانتی از آن یاد میکنند، اخلاقی جهانشمول یا Universal است. اما اخلاق اسلامی اساساً جانبدار و کافرکوب و نامسلمانستیز است. مسلمانان از به رخ کشیدن اخلاق دینی خود به ویژه جانبدار بودن آن ابایی ندارند: ی بد است، اما غارت اموال کافران مجاز است. ناپسند است، اما تصاحب ن کفار پسندیده است. آدمکشی بد است، اما کشتار بیدینها و محاربان با خدا زیر عنوان جهاد شایسته است. در قرآن خشونت بر ضد کفار، نامسلمانان و گناهکاران در آن به صراحت تقدیس شده است.
در انجیل چند بار عیسی مسیح دچار خشم شده است. برای مثال: "صرافان و فروشندگان کبوتر و گوسفند و گاو را نزدیک به عید فصح از معبد سلیمان در اورشلیم بیرون میکند". مسیحیان و دینپژوهان غربی همواره به این چند مورد میپردازند و رهبران مسیحی میکوشند آنها را از گفتمان دینیشان حذف کنند. هرگز منکر نمیشوند در تاریخ به نام مسیح چه کشتارهایی شده است. مسئله این است که جهان مسیحی تکلیفش را با گذشته خشونتبارش روشن کرده است. از سوی دیگر جهان مدرن به اخلاق دینیمسیحی استناد نمیکند، بلکه اخلاق عرفی را مبنا قرار میدهد. از قضا مسلمانان با همین اخلاق عرفی سر جنگ دارند. حقیقت این است که جهان اسلام نمیتواند تکلیفش را با گذشته و حتی اکنون خشونتبارش روشن کند. تازه گروههایی از مسلمانان نه فقط آنها را مقدس میدانند، بلکه آرمانی میکنند. هم اهل سنت و هم شیعیان در مقدس بودن احکام الاهی قرآن شکی به دل راه نمیدهند. کسانی که امروز در وحیانی بودن آن احکام شک میکنند، بیدرنگ از حیطه مسلمانی بیرون میروند.
بنیاد جهان مدرن بر انتقاد، شکورزی، نسبیتباوری، اعتقاد به تغییر و ناپایداری شناختهای امروزی ما استوار است. اسلام با این جهان ناسازگار است، زیرا شک ورزیدن در آن کاری ناممکن و گناهی نابخشودنی است. حقایق اسلامی مطلق، شکناپذیر و نقد گریز هستند. مسلمانان به گذشتهای بیچون و چرا چشم دوختهاند و از جامعه ۱۴۰۰ سال پیش الگو میگیرند. گفتمانهای اسلامی چه شیعی و چه سنی همه آکنده از اصطلاحاتی مانند صدر اسلام، عدل علی، جامعه مدینةالنبی و مانند اینهاست. سلفیهای جهادی رک و راست به سلف صالح سه قرن اول اسلام استناد میکنند و میخواهند جامعه را به اوضاع و احوال جامعه سلف صالح بازگردانند. اسلامگرایی در پی به دست گرفتن قدرت است تا این دین را بگستراند و مخالفانش را خاموش، نابود یا به گونهای تائب کند. گذشته و اکنون اسلام چیزی جز این به نمایش نمیگذارد!
تفاوت اسلام با مسیحیت در چیست؟
اخلاق ,اسلام ,اسلامی ,مسلمانان ,جهان ,مدرن ,است، اما ,در آن ,است که ,شده است ,بد است،
درباره این سایت